سیفتال

سیفتال

سیفتال در زبان گیلکی به زنبورهای مهاجمی می‌گویند که به جای خرحمالی تولید عسل برای میز صبحانه‌ی طبقه‌ی میان‌مایه، انگشت شست حواله‌شان می‌کنند
سیفتال

سیفتال

سیفتال در زبان گیلکی به زنبورهای مهاجمی می‌گویند که به جای خرحمالی تولید عسل برای میز صبحانه‌ی طبقه‌ی میان‌مایه، انگشت شست حواله‌شان می‌کنند

فغان کاین لولیان شوخِ شیرین کارِ شهر آشوب

چند دختر قرشمالِ پاچه‌ور مالیده‌ی شهری  را آورده بودند پای کار، با دامن‌های پلیسه‌دار قاسم‌آبادی و روبان‌های زرد و سرخ و سبز و نارنجی و سفید  و جلیغه‌های پشم‌بزی زردوز و ملیله‌کاری و اشارف پولکی زرین که با صدای قره‌نی و دوهل مطرب‌هایی که پاتاوه بسته بودند و کلاه‌نمدی بر سرشان بود پاورچین پاورچین  حول یک دایره می‌جهیدند و ریز ریز قر می‌دادند و انگشتان سفید و نازک‌شان را گاهی به این سو و گاهی به آن سو، در هوا پیچ و تاب می‌دادند. به خیال خودشان می‌رقصیدند، آن هم رقصِ قاسم‌آبادی که فلسفه‌ش نمایش  کدبانوگری‌های دختران گیلانی و مهارت‌های فردی‌شان در اداره‌ی امور منزل و زندگی است نه ادا در آوردن به شیوه‌ی طوطیان شکرشکن شیرین گفتار که فقط کلمات را ادا می‌کنند بی آنکه قادر به درک معنای آنها باشند. رقص هم فلسفه دارد. معنا دارد. همانطور که کلمات ‌و جملات دارند. هنگامی‌که سیاهان افریقا به عنوان برده‌ی سفید پوستان به امریکا منتقل شدند با خودشان رقص shaking را به امریکا بردند. در این رقص دخترها و زن‌ها در حالت خمیده و رکوع، کپل‌های‌شان را در مقابل مردان سیاه می‌لرزانند زیرا که مردان سیاه، جفت‌شان را بر حسب بزرگی باسن و کپل‌های‌شان انتخاب می‌کنند. هنوزهم مردان سومالی زن‌های‌شان را از صف نانوایی‌ها  و فروشگاه‌ها انتخاب می‌کنند!! این یک انتخاب سلیقه‌ای و فردی نیست بلکه رهنمود طبیعت است که به مردان سیاه این سیگنال را می‌فرستد که کپل‌های بزرگ، راحت‌تر و بدون خطر می‌توانند در دل طبیعت وحشی افریقا بچه‌های سالم به دنیا بیاورند. حالا همانطور که رقص قاسم آبادی خودمان در میان دخترانِ شهری حیف‌نان که نه کارِ خانه و شالیزار و چای‌باغ بلدند نه مجمع‌گردانی و شیردوشی و کره گیری، متداول است، رقص shaking در شهرهای امریکا به ویژه در میان دختران دبیرستانی بصورت رقابتی معمول است و جالب آنکه چون فلسفه‌ش از یاد رفته‌ است حتا دخترهای سفید پوستی که بخاطر زیادنشینی در کافه‌ها و پشت فرمان ، باسن‌های‌شان به کل پخ و تخت شده است این حماقت را می‌کنند و  می‌روند وسط و می‌لرزانند اما کجا را الله اعلم!